• درباره ما
  • تماس با ما
  • تبلیغات
  • اپلیکیشن دیارما

پایگاه خبری تحلیلی

آوای دیار ما

  • صفحه اصلی
  • سیاسی
  • اجتماعی
  • ورزشی
  • فرهنگی
  • یادداشت ها

سلام بر دیار ما

بی همگان بسر شود، بی تو بسر نمی‌شود...
بی همگان بسر شود، بی تو بسر نمی‌شود...

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آوای دیار ما، داشتم از سر بهینه‌سازی اوقات فراغت، ضرب‌المثل‌های پندآموز را از اینترنت می‌خواندم تا کمی از حال و هوای این روزهای خود در بیایم که دوستی زنگ زد و بی‌مقدمه سر اصل مطلب رفت.

اصل مطلب هم چیزی نبود جز توصیه‌های مشفقانه و کمی هم رندانه؛ که شهرام جان! تو که ۲ سال است دست کشیده‌ای از قلم‌فرسایی‌های بی‌اجر و مواجبی که درنهایت دودش به چشم خودت می‌رفت، تو کسی را نداری و این‌ها اله می‌کنند و بله می‌کنند و به تو چه کی نوچه فلانی بوده و چه کسی دعوا گرفته و کی با کی است و کی کجا نشسته و کی می‌خواهد عضو فلان جا شود و کی، کی رو برده فلان اداره و... والا ماشاءالله از این شنیده‌های رایج دیار ما...

خلاصه وقتی صحبت‌هایش تمام شد گفتم چیزی شده عزیز دل، کسی چیزی گفته؟

گفت شنیدم دوباره سودای دست ‌به ‌قلم شدن داری، تو که این همه نوشتی و به جرم نشر اکاذیب شکایت دیدی و به‌قرار کفالت آزاد بودی، چیزی تغییر کرد؟ برو خبرهایی که سال‌ها پیش خودت نوشته بودی را دوباره بخوان... هنوز پل کابلی، میدان امام، کمربندی شهر، بودجه ما و شهر هم‌جوار و... همان بوده و هست.

گفتم خبرها چه زود پخش می‌شود در دیار ما! عزیزم نیمه پر لیوان را ندیدی؟ تاریخ اولین تاکسی‌های کوچان، خاطره بازی با برف ۸۳، اولین سند سجلی شهرستان و... را هم کاش میخواندی، حالا از کی شنیدی این خبر را؟

چیزی نگفت و دوباره دیدم شروع کرد به نصیحت، گفت: قبول در ابقای فلان و فلانی و برکناری فلان و فلانی تأثیرگذار بودی اما برای خودت چه؟! تازگی‌ها در آینه خودت را نگاه کرده ای؟ حوصله‌ام سر رفت و صحبت‌هایش را قطع کردم و گفتم بی‌خیال برادر، آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک.

داشتم می‌گفتم آن‌ها که درگذشته شاکی بودند چه سرنوشتی داشتند و حالا کجان... که پرید وسط حرف هام...

به‌هرحال هر چه گفتم قانع نشد و همه تقصیرها را گردنم انداخت و دوباره حرف‌های تکراری که برادر ادامه نده و از سایرین یاد بگیر، آهسته برو آهسته بیا که گربه شاخت نزنه و ... دیدم خیلی رو اعصابم رفته، گوشی را قطع کردم.

دوباره رفتم سراغ کامپیوتر و جستجو کردم "من اگر برخیزم" و ادامه‌اش را خواندم:

من اگر برخيزم، تو اگر برخيزی، همه برمی‌خیزند

من اگر بنشینم، تو اگر بنشينی، چه كسی برخیزد؟

کمی دلم آرام گرفت و دوباره دست‌به‌قلم شدم:

سلام بر دیار ما

بی همگان بسر شود، بی تو بسر نمی‌شود...

انتهای پیام/

نوشته شده در ۲ مرداد ۱۴۰۱ 1 نظر

دیار ما ، پایگاه خبری تحلیلی ، یادداشت ، آوای دیار ما،